زندگی به وقتِ شهریور

ساخت وبلاگ

پلات ها انقدر سریع عوض میشه که هربار میام پست آخرمو میخونم پشمام میریزه. چه آدمایی که نقش پررنگی داشتن و دیگه هیچ سهمی ندارن از زندگیمون. بامزه.

+ ۱۴۰۲/۰۸/۱۷| ۱:۴۹ ب.ظ|ش| |

زندگی به وقتِ شهریور...
ما را در سایت زندگی به وقتِ شهریور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yekmanminevisad بازدید : 24 تاريخ : سه شنبه 30 آبان 1402 ساعت: 16:00

دیشب همینجا نشسته بودی، درست کنار من لب پنجره. چشامون قرمز و قرمزتر شد و دورشدی. برات موزیک موردعلاقمو گذاشتم، ۵ ثانیه نشد گفتی اینو برام فرستادی. نمیدونم چه حسی داشت که فهمیدی شباهتشو، گفتم نه ولی از همین بند بود اونی که فرستادم. گوش کردیم،‌خندیدی و هر ۲۰ ثانیه یه بار خواستی بزنم رو استپ تا حرف بزنی در مورد موزیک. پیچیدیش و اومدی دوباره نشستی کنارم. سرد بود ولی هیچی حس نمیکردم. چشامو به زور باز نگه داشته بودم و جاهامون که عوض شد نگاهتو حس میکردم رو خودم. زندگی به وقتِ شهریور...
ما را در سایت زندگی به وقتِ شهریور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yekmanminevisad بازدید : 25 تاريخ : سه شنبه 30 آبان 1402 ساعت: 16:00

تکرار میشه همه چی باهات. اخلاقای بدت هیچوقت عوض نمیشن،‌ میدونم. از بدقولیات و لحظه آخر عوض شدن برنامه هات بگیر تا وقتی که انگر ایشوزت میزنه بالا و تنها کاری که بلدی رو انجام میدی :فرار. میگی اکسپکتیشن داری، میگی شاید این بار بتونیم یه چیز سالید بسازیم،‌ میگی فردا برام صندلی میگیری تا بیام، میگی میخوای بیشتر منو ببینی و این بار هیچکدومش باورم نمیشه. امروز نیومدی، قرار نیست این هفته بیشتر ببینمت و هیچ چیز سالیدی قرار نیست ساخته بشه. زندگی به وقتِ شهریور...
ما را در سایت زندگی به وقتِ شهریور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yekmanminevisad بازدید : 24 تاريخ : سه شنبه 30 آبان 1402 ساعت: 16:00